یه روز اومد پیشم نشست گفت: می خوام حرف بزنم.... گفتم بگو گفت: یکی رو خیلی دوست دارم
گفتم: خبر دارش کن گفت: میدونم دوستم نداره گفتم: تو دوستش داشته باش گفت: ناز میاره....
گفتم: نازش رو به قیمت گرون بخر! گفت: اگه اشکش در بیاد دلم می ریزه....
گفتم دستپاچه نشو.... نوازشش کن.... گفت: اگه اخم کرد... گفتم: بگو اخمت هم قشنگه.....
گفت: اگه باهام قهر کرد.... گفتم: بگو قهرت هم قشنگه.... گفت: اگه ترکم کنه....
گفتم: نذار بره.... چون رفتنش اصلا قشنگ نیست!! بغض کرد و گفت: پس تنهام نزار عشق من....
:: بازدید از این مطلب : 325
|
امتیاز مطلب : 124
|
تعداد امتیازدهندگان : 30
|
مجموع امتیاز : 30