نوشته شده توسط : reyhane

 

 یه روز اومد پیشم نشست گفت: می خوام حرف بزنم....  گفتم بگو  گفت: یکی رو خیلی دوست دارم

گفتم: خبر دارش کن  گفت: میدونم دوستم نداره  گفتم: تو دوستش داشته باش  گفت: ناز میاره....

گفتم: نازش رو به قیمت گرون بخر!  گفت: اگه اشکش در بیاد دلم می ریزه....

گفتم دستپاچه نشو.... نوازشش کن....  گفت: اگه اخم کرد...  گفتم: بگو اخمت هم قشنگه.....

گفت: اگه باهام قهر کرد.... گفتم: بگو قهرت هم قشنگه.... گفت: اگه ترکم کنه....

گفتم: نذار بره.... چون رفتنش اصلا قشنگ نیست!!  بغض کرد و گفت: پس تنهام نزار عشق من....

 

 



:: بازدید از این مطلب : 325
|
امتیاز مطلب : 124
|
تعداد امتیازدهندگان : 30
|
مجموع امتیاز : 30
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 تير 1390 | نظرات ()